ایجاد سیستمهای مدیریت ریسک و ارزیابی تابآوری بدون تقویت ظرفیت مدیران و مسئولان ممکن نیست.
اعتماد اصلیترین عنصر در موفقیت و تابآوری سازمانی است.
اعتماد، پایه تابآوری سازمانی:
بدون اعتماد، ارتباطات ضعیف میشود، گفتوگوی صادقانه از بین میرود و خطر شکست برنامهها افزایش مییابد.
سازمانهای فاقد اعتماد، محیطی پرتنش و فرساینده دارند که مانع انجام مؤثر وظایف است.
در مقابل، سازمانهایی که «دژی از اعتماد» ساختهاند، فضایی امن و شفاف ایجاد کردهاند که درستکاری و اطمینان، تیمها را متحد میکند.
مدیران تابآور، رهبران قابل اعتمادند:
هر مدیر باید برای ساخت دژ اعتماد پیشقدم شود و خود نیز فردی قابل اعتماد، درستکار و تابآور باشد.
اعتماد ترکیبی از درستکاری، توانمندی، صداقت و قدرت است و مدیران باید این ویژگیها را در خود تقویت کنند.
خودآگاهی، گام نخست در جلب اعتماد:
برای جلب اعتماد دیگران، مدیران باید خودآگاه باشند و نقاط قوت و ضعف خود را شفاف بیان کنند.
بسیاری از مدیران از ترس آشکار شدن نقصها، از بیان ضعفها خودداری میکنند و به همین دلیل اعتماد دیگران را از دست میدهند.
ویژگیهای مدیران تابآور و قابل اعتماد:
نقاط قوت و آسیبپذیری خود را شناسایی و بررسی میکنند.
اهداف شخصی و سازمانی را شفاف بیان کرده و میان آنها مرز مشخص میگذارند.
از تجربهها درس میگیرند و به دنبال نتایج معنادار هستند.
درباره کمبودها و شایستگیهای خود صادقانه صحبت میکنند.
شبکهای حمایتی از مربیان و مشاوران دارند و به توسعه فردی خود متعهدند.
در مسیر رشد شخصی، تابآوری را حاصل انتخاب آگاهانه میدانند، نه شانس.
فرهنگ اعتماد، محصول شجاعت و باور جمعی است:
نهادینه شدن اعتماد در سازمان نیازمند شجاعت مدیران در پذیرش آسیبپذیری و بیان واقعیتهاست.
ترویج این فرهنگ باید از مسیر باور و انگیزه درونی کارکنان انجام شود، نه با اجبار و دستور.
ساخت «دژ اعتماد» هدفی دشوار است، اما هرچه در این مسیر بیشتر تلاش شود، اثر نیروهای مخرب بر سازمان کاهش مییابد.
